۱۳۸۹ دی ۶, دوشنبه

هشتم دی ماه سالروز تولد فروغ فرخزاد

فروغ فرخزاد 8دی،1313 -24 بهمن،1345)شاعر معاصر ایرانی است. وی پنج دفتر شعر منتشر کرد که از نمونه‌های قابل توجه شعر معاصر فارسی هستند. فروغ فرخزاد در ۳۲ سالگی بر اثر تصادف اتومبیل بدرود حیات گفت.
فروغ با مجموعه‌های «اسیر»، «دیوار» و «عصیان» در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد. سپس آشنایی با ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز سرشناس ایرانی و همکاری با او، موجب تحول فکری و ادبی در فروغ شد. وی در بازگشت دوباره به شعر، با انتشار مجموعه «تولدی دیگر» تحسین گسترده‌ای را برانگیخت، سپس مجموعه «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» را منتشر کرد تا جایگاه خود را در شعر معاصر ایران به عنوان شاعری بزرگ تثبیت نماید.
بعد ازنیما یوشیج فروغ در کنار احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث و سهراب سپهری از پیشگامانشعر معاصر فارسی است. نمونه‌های برجسته و اوج شعر نوی فارسی در آثارفروغ و شاملو پدیدار گردید.

۱۳۸۹ دی ۵, یکشنبه

رضا شاه پهلوی در تخت جمشید


تصویری از رضا شاه پهاوی  هنگام بازدید از مراحل بازسازی تخت جمشید..

۱۳۸۹ دی ۴, شنبه

مری بویس

نورا الیزایت مری بویس (۲ اوت ۱۹۲۰-۴ آوریل ۲۰۰۶) استاد دانشگاه و پژوهشگر دررشته ی مطالعات زرتشتی  بود.او در ۲ اوت1920 دردار جیلینگ در کشورهند بدنیا آمد. پدر او از قضات دستگاه حکومت بریتانیا در هند، و مادرش نوهٔ مورخ انگلیسی بنام سمو ئیل گاردنر بود.در نوجوانی دردبیرستان ویمبلدون  درلندن درس خواند. در ۱۸ سالگی به دانشکده ی زنان چهلتنم وارد شد. پس از آن دردانشگاه کمبریج ادبیات انگلیسی وباستان شناسی- وانسان شناسی آموخت و با درجه ممتاز تحصیلات را به انجام رساند. در ۱۹۴۴ به تدریس ادبیات آنگلوساکسون دردانشگاه لندن پرداخت و هم‌زمان وارد مدرسه مطالعات مشرق زمین و آمریکا شد و به تحصیل در رشته زبان‌های ایرانی پرداخت. در آن روزها نام‌آورانی چون مینورزسکی ووالتر هنینگ وسید حسن تقی زاده در این مدرسه تدریس می‌کردند. در ۱۹۴۸ به تدریس متن‌های مانوی وپهلوی وپارتی در همین مدرسه پرداخت. پس از رفتن هنینگ به دانشگاه کالیفرنیا ، بویس جانشین او شد و به مقام استادی در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی رسید. او تا سال ۱۹۸۶ استاد بود و پس از آن تا هنگام مرگ به عنوان استاد افتخاری و پژوهشگر کار می‌کرد.
دلباختگی او به ایران  و به ویژه رخساره زرتشتی آن، آنگاه اوج گرفت که سال1966 را در روستاهای زرتشتی‌نشین اطراف یزد، باکشاورزان تنگدست اما عمیقاً معتقد و متعصب در آیین خود به سر برد. پس از این اقامت یک ساله بود که نظریاتش در باره این دین زیر و زبر گشت. اقامت در میان زرتشتیان یزد وکرمان سبب شد تا آراء ونظریات اکثریت قریب به اتفاق پژوهشگران را در زمینه کیش زرتشت زیر سوال برد. مری بویس این پرسش را مطرح ساخت:
«سه هزار و اندی سال پس از زرتشت، چه کسی صلاحیت بیشتر در تعبیر وتفسیر وشرح باورها و آموزه‌های زرتشت را دارد؟ پژوهشگران و دانشمندانی که در صندلی‌های راحت کتابخانه‌های خود لم داده و بر سر جزئیات دستوری گاتها و نیایش‌ها و دیگر ادبیات دینی زرتشتی قلم فرسایی می‌کنند، یا آن کشاورز قبا بر تن زرتشتی که در کوه‌ها و بیابان‌های خشک اطراف یزد و کرمان بیل می‌زند و کار می‌کند وعرق می‌چکاند و نیایش‌های زرتشت را زمزمه کرده و سفت و سخت، سنت‌ها وآیین‌های دین آبا و اجدادی خود را نگهبانی می‌کند؟»
او بر آن بود که تنها با خواندن کتاب و مقاله نمی‌توان به چند و چون این کیش پی برد. او توانست با ژرف‌نگری در آیین‌ها و رسوم و باورها، که از سه هزار سال پیش تاکنون دست نخورده بود، به جزئیات زندگانی این پیامبر ایرانی وآموزه‌های او، حتی عقاید دینی پیش از ظهور زرتشت دسترسی پیدا کند. او نتیجه پژوهش‌های خود را در کتابپایگاه ایرانی کیش زرتشت در سال ۱۹۷۸ عرضه نمود. کار بزرگ او مجموعه کتاب‌هایتاریخ کیش زرتشت است که به اکثر زبان‌ها از جمله زبان پارسی برگردانده شده‌است استاددانشگاه لیدن به توافق رسید که کار به انجام رساندن را به عهده گیرد. مرگ مجال نداد که مری این کتاب را به پایان برد ولی خوشبختانه پیش از مرگ باآلبرت دو یونگ ؛خانم الموت هیتنر که اکنون بجای مری بویس استاد کرسی مطالعات زرتشتی دانشگاه لندن است در سوگنامه‌ای که درروز نامه ی دیلی تلگراف چاپ شد می‌نویسد:

پروفسور مری بویس اعتقاد داشت که نیازها و محدودیت‌های ناشی از تحقیق و پژوهش علمی با وظایف خانوادگی سازگار نیست بنا بر این از ازدواج پرهیز کرد و به قول خویش وفاداری و یکه‌پرستی به علم و پژوهش علمی را به غریزه و طبیعت خویش ترجیح داد. او چنان دلباخته ایران شناسی و کیش زرتشت بود که تمام دارایی و پس‌انداز خود را بی هیچ چشم داشتی در این راه صرف کرد.
مری بویس سحرگاه روز 4 آوریل 2006 در بخش عمومی بیمارستانی درلندن هنگام خواب در گذشت .

 مجله فرهنگی وهنری بخارا فروردین ۱۳۸۵


۱۳۸۹ آذر ۲۵, پنجشنبه

دین کرد(دین کرت)

کتاب سترگی است به زبانپارسی میانه (پهلوی)، که آن را به‌درستی "دانشنامهٔ مَزْدَیَسْنی" و یا "درسنامهٔ دین مزدایی (زرتشتی)" خوانده‌اند. واژهٔ "دینْکرد" (dēnkart در پارسی میانه) را می‌توان به "کرده‌ها (کارها)ی دینی" و نیز "نوشتهٔ دینی" برگردانید. این گردآوردهٔ بزرگ خود دارای 9 نسک است، که از آن میان نسکهای نخست و دوم و نیز پاره‌ای از نسک سوم آن به دستان ما نرسیده است. دینْکرد فراهم‌آمده از نوشته‌هایی است که زمان نگارش و نیز نویسندگان آنها سراسر شناخته نیستند، و نسکی که در دستان ماست بر پایهٔ این نوشته‌ها در سده‌های نهم و دهم پس از زایش (میلاد) به دست دو تن از فرهیختگان تاریخ فرهنگ ایران‌زمین، به نامهای آذر باد امیدان  گردآوری و سامان‌بندی (تنظیم) شده است. آذرفَرْنْبَغ ِ فرخزادان همان فرزانه‌ای است که در دربار مأمون، خلیفهٔ عباسی، با زرتشتی به‌اسلام‌گرویده‌ای به گفتگو پرداخت و از این گفتگو پیروز بیرون آمد. (گزارش این گفتگو درماتیکان گجستگ ابالیش آمده است.
در این دانشنامه ی آذر فرنبغ،فرخزادن   بی‌همتا - که بهرام فره‌وشی آن را "یک دانش‌نامه علوم دینی و عقلی"، و فریدون فضیلت آن را "گرانْسنگ‌ترین بُنْنوشتِ پهلوی از دانایان پیشین" می‌خواند - در زمینه‌ها و گستره‌های زیر سخن به میان آمده است: یزدان‌شناسی (الاهیات)، فرزانش (فلسفه)، استوره شناسی ، دینْگفتارشناسی (کلام)، دلْآگاهی (عرفان)، اخلاقْآیینیک، آداب دینی، زندگانی زرتشت ، پیدایش جهان، سزاشناسی (حقوق)، ساستاری (سیاست)، شهرداری و کشورداری، چم‌آوری (منطق)، مزداهیک (ریاضیات)، اندازش (هندسه)، گیتیک (فیزیک)،ستاره شناسی ، پزشکی، و دانشها و شاخه‌های دیگر.


منبع ویکی

۱۳۸۹ آذر ۱۹, جمعه

«یادگار زریر» یا «ایاتگار زریران»

یکی از کتابهای بجا مانده از روزگارایران پیش از اسلام به زبان پهلوی کتاب یادگار زریران (یادگار دودمان زَریر) است.
یادگار زریران حماسه ی غم انگیزی است که از روزگارساسانیان بجا مانده و بر پایه نوشته‌ای کهن و اصیل از روزگاراشکانیان  است.
بنابر این ریشه‌های تاریخی نمایش سنتی سوگ ناک که امروزه به ما رسیده در پیش ازاسلام وجود داشته‌است. با گذشت زمان و دگرگونی‌هایی که از سوی نوحه‌سرایان و شبیه‌سازان هر عصر در نمایش،شیبه خوانی پدید آمده و با رویداد تاریخی و آیینی عاشورا ، این گونه نمایش در روزگارصفوی به اوج خود رسیده‌است. یعنی سیر و پویه تکاملی شبیه خوانی از سوگواری‌هایی که برسیاوش و پهلوان-نامه یادگار زریران می‌شده، آغاز شده و با داستان حسین   و رویداد عاشورا ادامه یافته‌است. داستان زریر قهرمان یادگار زریران همانندی شگرفی دارد با داستان عباس  برادر حسین در دشت کربلا. این کتاب یکی از منابع بسیار مهم  شاهنامه ی فردوسی بوده است. این متن ، در اصل به زبان پارتی و شعر گونه  بوده است، ولی به صورت كنونی آن به زبان و خط پهلوی است  و تنها بازسازی شعری برخی از بخش های آن امكان پذیر است.این کتاب درباره‌ی جنگ میان گشتاسپ و ارجاسپ تورانی و بیان دلاوری‌ها و جنگاوری‌های زریر و پسرش بَستور در این نبردها است.
هنگامی كه گشتاسب و پسران و برادران و شاه زادگان و ملازمان او، دین مزدیسنی را می‌پذیرند و خبر آن به خیونان( از نژاد هون و در اواسط دورهٔ ساسانی ساکن دشت‌های مرو واقع در کشورترکمنستان  کنونی بوده‌اند) می‌رسد، شاهآن ها  که ارجاسب( این نام در اوستا اَرِجِت اَسپَه آمده که به معنی دارنده اسب ارجمند است)داشت ، دونفر  را به نام های «بیدرفش» و «نام‌خواست» به عنوان پیک  به ایرانشهر می‌فرستد. «جاماسب» ( سالار اشراف در اوستا ) خبر ورود این دو را می‌دهد وآنها   به حضور گشتاسب بار می‌یابند و پیام ارجاسب را ابلاغ می‌كنند كه در آن از گشتاسب می‌خواهد دین مزدیسنی را رها كند و با وی هم كیش باشد و تهدید می‌كند كه در غیر این صورت، به ایرانشهر لشكر می‌كشد و آن جا را نابود می‌كند و مردمان را اسیر می‌گیرد. «زریر» ( برادر گشتاسب و سپه سالار او) به فرستادگان پاسخ می‌دهد كه: «گشتاسب دین مزدیسنی را رها نمی‌كند.» بیدرفش و نام خواست با این پیام بازمی‌گردند. جنگ درمی‌گیرد كه به پیش گویی جاماسب در آن بیست و سه تن از برادران و پسران گشتاسب، از جمله زریر و پادخسرو، برادران او و فرشادورد  پسر او، كشته می‌شوند.
سرانجام، آن چه جاماسب پیش گویی كرده،اتفاق می افتد . سپس «بستور»، پسر خردسال زریر، برای انتقام‌جویی به میدان می‌رود و بر سر تن بی‌جان پدر سوگ سر می‌دهد كه از نمونه‌های زیبای سوگ در ادبیات ایرانی است. آن گاه به كمك اسفندیار – پسر گشتاسب– پیروز می‌شود و ارجاسب و خیونان شكست خورده، می‌گریزند...


منبع ویکی پدیا