زبان اوستایی یکی از زبان های کهن شاخه ی ایرانی خانواده ی زبان های هند و ایرانی (آریایی) است.که خود شعبه ای از زبان های هند و اروپایی یه شمار می آید.یکی از کهن ترین زبان های هند و ایرانی که سند نوشتاری از آنها در دست است؛ زبان اوستایی است که در طول یکصدو پنجاه سال اخیر ،نه تنها توجه ایران شناسان ،بلکه در مقیاس وسیع تر ،نظ دانشمندان پژوهنده ی زبان های هند و اروپایی را به خود معطوف داشته است.سرزمین مادر و پایگاه اصلی قبایل هند و ایرانی به احتمال زیاد،خطه ی آسیای میانه بوده است.تقسیم این قبایل به شعبه های هندی و ایرانی، ناشی از کوچهای پی در پی آنان بود.نخستین بار گروهی از آنها از راه افغانستان امروزی به سوی هند کوچ کردند(قبایل هندی)و پس از آن ها قبایلی که در آسیای میانه باقی مانده بودند،به سوی سرزمین های ایران و افغانستان کنونی کوچیدند(قبایل ایرانی)1.زیستگاه جدید قبایل ایرانی از کوه های قفقاز و صحراهای آسیای میانه در شمال تا کرانه های دریای عمان و خلیج فارس در جنوب و از افغانستان و بخشی از فلات پامیر و دهانه ی رود سند در خاور تا سرزمین های میان رودان (بین النهرین)در باخترامتداد می یافت و طبعن انگیزه ی پدید آمدن گویش های گوناگون می شدکه سپس مراحل تکامل را طی می کردو به گونه ی زبان های کامل مستقل در نمی آمد.از برخی از این گویش ها هیچ آگاهی نداریم واز برخی دیگر (که زبان های مادی و سکایی را پدید آوردند)تنها رد پایی در نام های خاص کسان و جاها و سرزمین ها بر جا مانده است که زبانهای دیگر از آنها به عاریت گرفته اند.تنها از دو زبان ایرانی کهن ،نوشتارهایی به دست ما رسیده است:اوستایی و پارسی باستان.یکی از این دو زبان در سنگ نبشسته هایی به خط میخی از "داریوش یکم"،"خشایار شا"و دیگر شاهان ایرانی سده های ششم تا چهارم پیش از میلاد بر جا مانده است.زبان این سنگ نبشته ها،زبان مادری(بومی)این شاهان بودکه از سرزمین پارس(فارس کنونی)برخاسته بودندو از این رو،این زبان به درستی "پارسی باستان"نام گرفته است.مدرک های باز مانده از زبان پارسی باستان که از روزگار رواج این زبان به دست ما رسیده ،البته بسیار ارزشمند است؛اما متاسفانه این نوشتارها فراوان نیست.زبان دیگر ایرانی کهن که موضوع این گفتار است،تنها از راه بخش های بر جا مانده ی کتاب"اوستا"به دست ما رسیده که مجموعه ای است از متن های دینی و یادگار های اساطیر باستانی ایرانیان.کهنگی دست نویس های کنونی اوستا از سده های سیزدهم تا چهاردهم میلادی بیشتر نیست2.اوستا در آغاز راه درازی را به عنوان یک اثر گفتاری- شنیداری پیمود تا به گونه ی دست نویس سنتی در آمد.تعیین نقطه ی آغاز این سنت دشوار است و بنابراین کتاب به طور قرار دادی "زبان اوستای"یا "زبان اوستایی"نامیده می شود.زبان اوستایی تا آنجا که از پژو هش های زبان شناسان و اوستا شناسان بر می آید،زبان رایج در یکی از سرزمین های خاوری ایران زمین بوده است؛اما قرینه و مدرکی در دست نیست که به موجب آن بتوانیم بگوییم این زبان دقیقن در کدام یک از نواحی خاوری ایران و در چه زمانی رواج داشته است.از این زبان هیچ اثر دیگری جز اوستا در دست نیست و شیوه ی نگارش و چگونگی زبان همین بخش های اوستای باز مانده نیز هماهنگی کامل نداردو نشان می دهد که در زمان های گوناگون نوشته شده است."گاهان پنج گانه ی زرتشت "
،کهن ترین بخش کتاب و نمایشگر قدیم ترین گویش زبان اوستایی است.دیگر بخش های اوستا،زبان و گویشی به نسبت نوتر دارندکه در سنجش با زبان گاهان کاملن چشم گیر است.نویسندگان بعدی،گهگاه پاره هایی از بخش های پسین اوستا را نیز به روش گاهان نوشته اند که از دیگرقسمت ها باز شناختنی است.زبان های کهن ایرانی –که زبان اوستایی یکی از شاخص ترین آنهاست – با زبان های کهن هندوستان،بویژه با زبان "سنسکریت"که سرودهای"ودا"3 –کهن ترین نامه ی بازمانده از هندوان باستان- بدان نوشته شده است،همانندیهای بسیار دارند.اوستا در اواخر دوره ی ساسانیان به خط ویژه ای که برای نوشتن آن اختراع شد،به نگارش در آمد.در آن روزگار چندین خط برای نگارش زبان پارسی میانه (پهلوی)بکار می رفت که هر یک نام و کاربردی جداگانه داشت.
رایج ترین و همگانی ترین این خط ها "آم دبیره"یا"هام دبیره"بود که برای نمایش همه ی حرف های آوایی و بی آوای زبان ،تنها سیزده نشانه داشت و چنین خط ناقصی به هیچ روی نمی توانست سرودهای کهن و مقدس دینی را- که بنا به اعتقاد مزدا پرستان باید دقیقن به صورت اصلی آنها تلفظ و خوانده شود –ثبت و ضبط کند.از این رو کارشناسان خط و زبان و دانشوران و فرهیختگان زمان،به چاره اندیشی نشستند و از روی خط "آم دبیره"خط نویی پدید آوردند که همه ی دقیقه های آواشناسی در آن بکار رفته است و تا امروز یکی از کامل ترین خط های جهان بشمار می آید.این خط را از آن رو که تنها برای نگارش متنهای دینی(اوستا)بکار می رفت،"دین دبیره"یا"دین دبیری"نامیدند و علاوه برمتن اوستا،بعدها متنهای"پازند"(گزارش دوباره ی اوستا)را نیز بدان نوشتند.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پا نویس
1-گیرشمن تاریخ مهاجرت قبایل هندی را از آغاز هزاره ی دوم پیش از میلاد و کوچ ایرانیان را یک هزاره پس از آن می داند.
2-کهن ترین دست نویس یکی از بخش های اوستا متعلق به سال 1278ب.م.است
3- ابن الندیم در کتاب "الفهرست"شرحی از خط های رایج در روزگار ساسانیان آورده است
منبع:جلد 1 اوستا کهن ترین سروده های ایرانیان ص19-20-21-23
گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه
۱ نظر:
عالي بود سپاس چيستاي نازنين من
ارسال یک نظر