جشن سَده، یکی از جشنهای همگانی ایران کهن، در آغاز شامگاه دهم بهمن ماه برابر با آبان روز از بهمن ماه با افروختن هیزمی که مردمان، از پگاه بر بام خانه خود یا بر بلندی کوهستان گرد آوردهاند، آغاز میشود. جشن سده یکی از جشن های ملی ایرانیان است و به هیچ دین و مذهبی مربوط نیست.
جشن «سَدَه» بزرگترین جشن آتش و یکی از کهنترین آیینهای شناخته شده در ایران باستان بشمار می رود در این جشن در آغاز شامگاه دهم بهمنماه، همه مردمانِ سرزمینهای ایرانی بر بلندای کوهها و بام خانهها، آتشهایی برمیافروخته و هنوز هم کموبیش بر میافروزند. مردمان نواحی مختلف در کنار شعلههای آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانههای گوناگونی را خوانده و آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما را میکنند. همچنین در برخی نواحی، به جشنخوانی، بازیها و نمایشهای دستهجمعی نیز میپردازند.
جشن سده هیچگاه به هیچیک از اقوام یا ادیان باستان ارتباطی نداشته و همواره جشنی ملی و برگرفته از شرایط اقلیمی و رویدادهای کیهانی بودهاست. قدمت زیاد این مراسم باعث شده تا در باره دلایل برگزاری آن روایتهای بسیار متعدد و متناقضی در منابع قدیم ثبت شود.یكی از دلایلی كه برای پیدایش سده یاد میكنند همانا كشف آتش توسط هوشنگشاه در شاهنامه فردوسی است.
رضا مرادی غیاثآبادی بر این باور است كه پیدایی این جشن (مانند بسیاری مناسبتهای دیگر) نه فقط یك دلیل، بلكه دلایل متعددی دارد كه همزمانی آنها بر اهمیت جشن افزوده است. نخست اینكه، اشارههای فراوانی كه از داستانها و ترانههای مردمی بدست میآید؛ نشانگر به ستوه آمدن مردم از یخبندان و آرزو برای رفتن سرما و یا كاستنِ از شدت آن بوده و همین نكته مهمترین دلیل پیدایش این مراسم و بر افروختن آتشهایی در مبارزه نمادین با سرماست.
بجز این، به نظر میآید كه چند واقعه كیهانی نیز در پیدایش این آیین بیتاثیر نبوده است. نخست اینكه جشن سده در چهلمین روزِ شب یلدا یا شب زایش خورشید انقلاب زمستانی برگزار میشود و جشن چهلمین روز تولد خورشید است. دوم اینكه، دهم بهمن ماه، یكی از دو هنگامِ سال است كه در عرضهای بالایی ایرانزمین، طول تاریكی كامل آسمان 12 ساعت تمام است. سوم اینكه، میدانیم ارتباط واژه «سده» با عدد «سد/ صد» هنوز به اثبات نرسیده است. درزبان اوستایی واژه «سَـد» به گونه جالبی هم به معنای «فرو رفتن/ غروب كردن» و هم به معنای متضاد آن یعنی «بر آمدن/ طلوع كردن» آمده است. همچنین واژه «سَـذِه» دراوستا، هم به معنای طلوع کردن و هم به معنای غروب کردن آمده است كه به گمان برگرفته از رویداد زیر است: در حدود پنج هزار سال پیش و در نخستین شبهای شبهای بهمنماه، رویداد جالبی رخ میداده كه بعید نیست با آیینهای جشن سده در پیوند باشد. این رویداد عبارت است از طلوع و غروب همزمان دو ستاره پرنور و درخشان آسمان به نامهای «سماک رامع » و «نسر واقع» در شمال شرقی و شمالغربی آسمان سرشبی. در آن زمان ستاره زرین «سماك رامح» در آسمان سرشبی عرضهای بالایی ایرانزمین و در افق شمالشرقی، به تازگی طلوع كرده و ستاره سپیدفام و درخشان «نسر واقع» در همان هنگام و در افق شمالغربی، آماده غروب كردن بوده است. احتمالاً طلوع و غروب همزمان دو ستاره درخشان آسمان، موجب پیدایی معنای دوگانه و متضاد واژههای اوستایی «سد» و «سذه»، و نیز عاملی دیگر برای جشن سده بوده است.
منبع :ویکی
جشن «سَدَه» بزرگترین جشن آتش و یکی از کهنترین آیینهای شناخته شده در ایران باستان بشمار می رود در این جشن در آغاز شامگاه دهم بهمنماه، همه مردمانِ سرزمینهای ایرانی بر بلندای کوهها و بام خانهها، آتشهایی برمیافروخته و هنوز هم کموبیش بر میافروزند. مردمان نواحی مختلف در کنار شعلههای آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانههای گوناگونی را خوانده و آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما را میکنند. همچنین در برخی نواحی، به جشنخوانی، بازیها و نمایشهای دستهجمعی نیز میپردازند.
جشن سده هیچگاه به هیچیک از اقوام یا ادیان باستان ارتباطی نداشته و همواره جشنی ملی و برگرفته از شرایط اقلیمی و رویدادهای کیهانی بودهاست. قدمت زیاد این مراسم باعث شده تا در باره دلایل برگزاری آن روایتهای بسیار متعدد و متناقضی در منابع قدیم ثبت شود.یكی از دلایلی كه برای پیدایش سده یاد میكنند همانا كشف آتش توسط هوشنگشاه در شاهنامه فردوسی است.
رضا مرادی غیاثآبادی بر این باور است كه پیدایی این جشن (مانند بسیاری مناسبتهای دیگر) نه فقط یك دلیل، بلكه دلایل متعددی دارد كه همزمانی آنها بر اهمیت جشن افزوده است. نخست اینكه، اشارههای فراوانی كه از داستانها و ترانههای مردمی بدست میآید؛ نشانگر به ستوه آمدن مردم از یخبندان و آرزو برای رفتن سرما و یا كاستنِ از شدت آن بوده و همین نكته مهمترین دلیل پیدایش این مراسم و بر افروختن آتشهایی در مبارزه نمادین با سرماست.
بجز این، به نظر میآید كه چند واقعه كیهانی نیز در پیدایش این آیین بیتاثیر نبوده است. نخست اینكه جشن سده در چهلمین روزِ شب یلدا یا شب زایش خورشید انقلاب زمستانی برگزار میشود و جشن چهلمین روز تولد خورشید است. دوم اینكه، دهم بهمن ماه، یكی از دو هنگامِ سال است كه در عرضهای بالایی ایرانزمین، طول تاریكی كامل آسمان 12 ساعت تمام است. سوم اینكه، میدانیم ارتباط واژه «سده» با عدد «سد/ صد» هنوز به اثبات نرسیده است. درزبان اوستایی واژه «سَـد» به گونه جالبی هم به معنای «فرو رفتن/ غروب كردن» و هم به معنای متضاد آن یعنی «بر آمدن/ طلوع كردن» آمده است. همچنین واژه «سَـذِه» دراوستا، هم به معنای طلوع کردن و هم به معنای غروب کردن آمده است كه به گمان برگرفته از رویداد زیر است: در حدود پنج هزار سال پیش و در نخستین شبهای شبهای بهمنماه، رویداد جالبی رخ میداده كه بعید نیست با آیینهای جشن سده در پیوند باشد. این رویداد عبارت است از طلوع و غروب همزمان دو ستاره پرنور و درخشان آسمان به نامهای «سماک رامع » و «نسر واقع» در شمال شرقی و شمالغربی آسمان سرشبی. در آن زمان ستاره زرین «سماك رامح» در آسمان سرشبی عرضهای بالایی ایرانزمین و در افق شمالشرقی، به تازگی طلوع كرده و ستاره سپیدفام و درخشان «نسر واقع» در همان هنگام و در افق شمالغربی، آماده غروب كردن بوده است. احتمالاً طلوع و غروب همزمان دو ستاره درخشان آسمان، موجب پیدایی معنای دوگانه و متضاد واژههای اوستایی «سد» و «سذه»، و نیز عاملی دیگر برای جشن سده بوده است.
منبع :ویکی
۱ نظر:
چيستاي گرامي جشن سده ي باستاني را به تو و خانواده ي نازنيت تبريك و تهنيت مي گويم و اميدوارم اين جشن كهن را روزي درسرزمين اهوراييمان و در اغوش مام وطن برگزار كنيم.
ارسال یک نظر