۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

یک راه

زندگی برای من مثل قدم زدن ،توی یک راهه. راهی که نه آغازی داره و نه پایانی!
در جای جای این را ه بعضی ها به جمع می پیوندد و بعضی دیگر باز می مانند.
عده ای کندند و عده ای تند.
در این راه به فراز و نشیب های زیادی بر می خوریم.
اما چه بخواهیم و چه نخواهیم ،حرکت رو به جلوست! هیچ کسی دو بار متولد نمیشودـ
و هیچکس دو بار نمی میرد!
حرکت رو بجلوست ـ راه بر گشتی وجود ندارد.
ممکن است بخواهیم میان بر بزنیم و یا از راه دیگر برویم، اما در انتها باز راه، همان است
که بوده و هست و خواهد بود!
در طول این راه آثار زیادی به یادگار مانده(از گذشته تا کنون)ویرانی، آبادانی،بیماری.
اگر هر کسی سعی میکرد آن تکه از راهی را که باید بپیماید را آباد کند،بدور ازخود خواهی ـ
و حسادت،گذر از آن شیرین میشد...زندگی زیبا میشد.
آنگاه شایدتاریخ نگاران می توانستند،چنگیزها ،هیتلر ها صدام ها،خا....و هزاران هزار ویرانگر را ،کم رنگ تر بنگارند!
اصلا اگر از بالا نگاه میکردی ویرانی ها به انداز ه ی یک نقطه میشدند...ناچیزو بی مقدار!
حرکت رو بجلوست.راه برگشتی نیست.اما میتوان مابقی فرصت باقی مانده را به جای ویرانی،
ساخت.

هیچ نظری موجود نیست: