۱۳۸۹ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

بهتان مگوی

بُهتان مگوی

که آفتاب را با ظلمت نبردی در میان است.

آفتاب از حضورِ ظلمت دلتنگ نیست


با ظلمت در جنگ نیست.


ظلمت را به نبرد آهنگ نیست،


چندان که آفتاب تیغ برکشد


او را مجالِ درنگ نیست.

همین بس که یاری‌اش مدهی


سواری‌اش مدهی.


احمد شاملو دی 1363



۲ نظر:

ناشناس گفت...

دستت درست چیستا.چقدر این شعر با معناست.روحت شاد شاملو .(اسمایلی سر تعظیم)

صدف گفت...

خیلی شعر قشنگی گذاشتین چیستا جون...