بُهتان مگوی
که آفتاب را با ظلمت نبردی در میان است.
آفتاب از حضورِ ظلمت دلتنگ نیست
با ظلمت در جنگ نیست.
ظلمت را به نبرد آهنگ نیست،
چندان که آفتاب تیغ برکشد
او را مجالِ درنگ نیست.
همین بس که یاریاش مدهی
سواریاش مدهی.
احمد شاملو دی 1363
که آفتاب را با ظلمت نبردی در میان است.
آفتاب از حضورِ ظلمت دلتنگ نیست
با ظلمت در جنگ نیست.
ظلمت را به نبرد آهنگ نیست،
چندان که آفتاب تیغ برکشد
او را مجالِ درنگ نیست.
همین بس که یاریاش مدهی
سواریاش مدهی.
احمد شاملو دی 1363
۲ نظر:
دستت درست چیستا.چقدر این شعر با معناست.روحت شاد شاملو .(اسمایلی سر تعظیم)
خیلی شعر قشنگی گذاشتین چیستا جون...
ارسال یک نظر