در ايران باستان و تا اكنون نيز همواره اسفندماه يادآور ماهي است كه در آن از زنان و مادران فداكار و پرتلاش و انديشمند ايراني سپاسگزاري ميشود و ماه نكوداشت زنان است كه جشن اسفندگان نمونه برجسته آن است.
گروهي از ايزدان از جمله « آناهيتا » زن هستند و در ميان امشاسپندان نيز سه امشاسپندان مرد و ٣ امشاسپند ديگر زن هستند. اين امشاسپندان عبارتند از: سپندارمزد و امرداد و خرداد زناني كه همچون زمين نماد باروري و زايايي و ادامه زندگي هستند و در جاي جاي اوستا نيز از آنان ياد شده است و جايگاه و پايگاهي همانند مردان نيك و پرتلاش دارند. به عنوان نمونه به بخشي از فروردين يشت اشاره ميكنيم كه در آن آمده است:
اينك فروهر همه مردان و زنان پاك را ميستاييم آنان كه روان هايشان در خور ستايش و فروهر هايشان شايسته است. اينك فروهر همه مردان و زنان پاكدين را ميستاييم.
زنان در اجتماع :
در دوران حكومت هخامنشيان و ساسانيان زنان در پهنه اجتماع و فعاليت هاي گوناگون حضوري پررنگ داشته اند. حتي در زمينه نظامينيز به نام « آرتميس » بر ميخوريم كه در زمان هخامنشيان فرمانده نيروي دريايي بوده و در جنگ ها شركت ميكرده است.
گل نوشته هاي به دست آمده از آن دوران نيز بازگو كننده بسياري از واقعيت ها است كه تاريخ نويسان غير ايراني و به ويژه يوناني تلاش كرده اند آن را وارانه نمايش دهند. نوشته اين لوح هاي گلي حكايت از آن دارد كه زنان در فعاليت هاي اقتصادي و سياسي و اجتماعي نيز شركت ميكردند و مهر مخصوص خود را داشته اند تا دستورهاي خويش را به آن منقوشكنند.
در يكي از مهرهاي به دست آمده از تخت جمشيد زني بلند پايه در صندلي تخت مانندي نشسته و پاهايش را روي چهارپايهاي گذارده و گل نيلوفري در دست دارد و تاجي برسر نهاده كه چادري روي آن انداخته شده است و به تقليد از مجلس شاه، نديمه اي در برابر او ايستاده و عود سوزي در آن ديده ميشود. اين مهر ويژه يكي از زنان ثروتمند دربار هخامنشي است كه نقش مهميدر مديريت جامعه داشته و دستورهاي خود را به اين مهر منقوش ميكرده است.
دستمزد زنان و مردان نيز در زمان هخامنشيان برابر بوده است. يه ويژه آن كه زنان در ساختن بناها و كاخ هاي آن دوران نيز همدوش مردان كار ميكرده اند.
پيشه بيشتر زنان در دوره هخامنشيان صيقل دادن نهايي سنگ نگاره ها ، همچنين دوخت و دوز و خياطي بوده است. بنابراين در شاهنشاهي بزرگ هخامنشي با برابري و تساوي حقوق زنان و مردان رو به رو هستيم.
افزون بر اين، بايد يادآور شد كه زنان در زمان بارداري و به دنيا آوردن فرزند، براي مدتي از كار معاف ميشدند، اما از حداقل حقوق براي گذران زندگي برخوردار ميگشتند.علاوه بر آن،اضافه دستمزدي نيز به صورت مواد مصرفي لازم زندگي دريافت ميكردند، همچنين در گلنوشته هاي تخت جمشيد شاهد آن هستيم كه در كارگاه هاي خياطي، زنان به عنوان سرپرست و مدير بودند و گاه مردان زيردست زنان قرار ميگرفتند.
اما زنان خاندان شاهي از موقعيت ديگري برخوردار بودند. آنان ميتوانستند به املاك بزرگ سركشي كنند و كارگاه هاي عظيم را با همه كاركنانش اداره و مديريت ميكردند و درآمدهاي بسيار زياد داشتند. اما بايد خاطرنشان كرد كه حسابرسي و ديوان سالاري هخامنشي حتي براي ملكه هم استثنا قائل نميشد و محاسبه درآمد و مخارج را از وي مطالبه ميكردند.
در يكي از گل نوشته ها ( لوح هاي گلي ) رييس تشريفات دربار داريوش بزرگ دستور تحويل ١٠٠ گوسفند را به ملكه صادر ميكند تا در جشن بزرگ تخت جمشيد كه ٢٠٠٠ تن دعوت شده بودند، به كار روند.
http://www.t-z-a.org/farhang/Esfand.htm
۴ نظر:
مثل همیشه یک موضوع جالب به استقبال مناسبتها می روید شما.
چیستا باور کن دنباله یه چیزیش میشه!!!
چیستا
ترجیح می دهم دیگه در این مورد فکر نکنم چون در دنیای مجاز همه چیز و هیچ چیز امکان پذیر است.
چیستا جان ممنونم که ما نا خواسته عرب شدهها رو با آنچه که میبایست میبودیم اشنا میکنی
ارسال یک نظر